English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fees U پرداخت اجرت به صورت همت عالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
payroll U لیست حقوق صورت پرداخت
dead rent U اجاره بهایی که در صورت عدم استفاده از عین مستاجره نیز باید پرداخت شود
advanced level U پایه مهارت عالی در سطح عالی
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
on an even keel <idiom> U به ترتیب عالی یا محیطی عالی
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing U پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance U مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
salaries U اجرت
salary U اجرت
hiring U اجرت
hires U اجرت
hire U اجرت
remuneration U اجرت
remunerations U اجرت
feoff U اجرت
fee U اجرت
fee [payment to professional people] U اجرت
professional fee U اجرت
wage U اجرت
premiums U اجرت
premium U اجرت
waged U اجرت
waging U اجرت
wages U اجرت
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
fair equivalent remuneration U اجرت المثل
brokerage U اجرت دلال
specified wage U اجرت المسمی
reasonable of average wage fair U اجرت المثل
rent proper U اجرت المسمی
remuneration U اجرت المثل
wages U اجرت کارمزد
waged U اجرت کارمزد
assize rent U اجرت المسمی
wage U اجرت کارمزد
quit rent U اجرت المثل
waging U اجرت کارمزد
remunerations U اجرت المثل
specified rent U اجرت المسمی
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage U کسری پرداخت کسر پرداخت
rewards U جزاء اجرت در جعاله
pay U حقوق ماهیانه اجرت
paying U حقوق ماهیانه اجرت
reward U جزاء اجرت در جعاله
hiring U اجرت کرایه کردن
pays U حقوق ماهیانه اجرت
rewarded U جزاء اجرت در جعاله
hire U اجرت کرایه کردن
hires U اجرت کرایه کردن
stowage U اجرت تنگ هم چیدن کالا
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransom U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
claim for indemnification U ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
apprenticeships U دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
apprenticeship U دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
unrivaled U عالی
ripping U عالی
highs U عالی
cool <adj.> U عالی
swells U عالی
swelled U عالی
highest U عالی
superlatives U عالی
excellent U عالی
sick [British E] <adj.> U عالی
awesome <adj.> U عالی
great <adj.> U عالی
superlative U عالی
splendid U عالی
advanced U عالی
high U عالی
copesetic U عالی
copacetic U عالی
superior U عالی
palmary U عالی
superiors U عالی
tophole U عالی
top hole U عالی
capital U عالی
living end <idiom> U عالی
braved U عالی
brave U عالی
wicked <adj.> U عالی
exquisite U عالی
first rate U عالی
braver U عالی
braves U عالی
eximious U عالی
braving U عالی
bravest U عالی
knockouts U عالی
firsthand U عالی
top-notch U عالی
spankings U عالی
advance U عالی
immense U عالی
beauts U عالی
beaut U عالی
whizzbang U عالی
whizbang U عالی
knockout U عالی
imperial U عالی
first-rate U عالی
advances U عالی
spanking U عالی
slap-up U عالی
par excellence U عالی
nobby U عالی
remarkable U عالی
advancing U عالی
wallies U عالی
wally U عالی
plummiest U عالی
magnificent U عالی
superbly U عالی
ripsnorting U عالی
superb U عالی
much U عالی
lofty U عالی
high grade U عالی
braw U عالی
supreme U عالی
spiffy U عالی
swell U عالی
famous U عالی
plummier U عالی
beautiful U عالی
super U عالی
plummy U عالی
subscribing U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
high command U فرماندهی عالی
finest U عالی لطیف
grandly U بطور عالی
level best U خیلی عالی
jim dandy U چیز عالی
magna cum laude U با درجه عالی
pluperfect U خیلی عالی
fined U عالی لطیف
fine U عالی لطیف
your excellency U جناب عالی
supreme U فرماندهی عالی
high moral U روحیه عالی
toppers U چیز عالی
high ranking U عالی رتبه
pooh bah U عالی مرتبه
perfects U عالی ساختن
topping U عالی ممتاز
toppings U عالی ممتاز
quodlibet U نکته عالی
high toned U زیر عالی
elevating U عالی کردن
high contrast U تغایر عالی
top U رویه عالی
top-notch <idiom> U عالی ،بهترین
How wonderful(nice,beautiful). U چه خوب ( چه عالی )
perfected U عالی ساختن
topper U چیز عالی
time of one's life <idiom> U زمان عالی
elevates U عالی کردن
elevate U عالی کردن
top-class U عالی بااستانداردبالا
quad density U چگالی عالی
higher education U اموزش عالی
dignitary U عالی مقام
dignitaries U عالی مقام
evolution U تمرین عالی
glad-rags U پوشاک عالی
much U عالی مقام
perfect U عالی ساختن
perfecting U عالی ساختن
sovereign U عالی و موثر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com